برندینگ Branding تمام روش هایی است که شما تصویری از محصول، خدمت و یا شرکتتان را در ذهن و چشم مخاطبانتان و یا مشتریان ایجاد می کنید.
به عبارتی دیگر “برندینگ” فرآیند اقدامات علمی و تخصصی است که شما یا سازمانتان تلاش می کنند تا برندی خلق شود.
برند (Brand)
برند احساس و ادراکی است که درباره یک محصول، یک ایده، یک فرد و یا یک سازمان در ذهن کاربران و مصرف کنندگان شکل میگیرد.
در حقیقت برندینگ (Branding) یکی از مهمترین جنبه های هر کسب و کار اعم از کوچک و بزرگ, جزئی و یا تجاری است. یک استراتژی برندینگ موثر در یک بازار رقابتی فزاینده به شما حاشیه ی عمده می بخشد. اما حقیقتاً برندینگ به چه معناست و چگونه روی کسب و کار شما تاثیر می گذارد؟
اگر بخواهیم دلایل پیشرفت یک شرکت و یا یک کسب و کار را ارزیابی کنیم، میتوانیم به وضعیت برند آن حرفه دقت کنیم که آیا محصولات و یا خدمات آنان یک برند شناخته شده است یا خیر ؟ بازخورد ها در رابطه با برندشان چگونه بوده است ؟
برندسازی یا برندینگ (Branding) فرآیندی منظم است که برای ایجاد آگاهی و افزایش وفاداری مشتری استفاده می شود. هدف اصلی از برندسازی یک محصول، خدمت یا سازمان، ایجاد ذهنیت و چشم انداز نسبت به تجارت خود در مشتریان است، تا جاییکه رفع نیازهای خود را در گرو مراجعه به شما بدانند. این کار مستلزم دستورهای سطوح بالا و آمادگی لازم برای سرمایه گذاری در آینده است. برندسازی (برندینگ) استفاده از هر فرصتی است تا بگوییم چرا مردم باید یک برند یا نام تجاری را نسبت به سایر برندها ترجیح و انتخاب نمایند.
تعریف برندسازی یا برندینگ از نظر بزرگان
به طور کلی برندینگ یا برندسازی (Branding)، فرآیندی است که در طی آن به جایگاه احساسی و عاطفی یک محصول یا خدمت افزوده میگردد، بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر مخاطبان افزایش مییابد.
برندسازی یا برندینگ (Branding) حاصل پیامها و گزارشهای رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیامها بیشتر و محتوای آنها مطلوب تر باشد، نام تجاری قوی تر خواهد شد.
برند توسط “مخاطبان” تعریف می شود نه صاحبان کسب و کار. برند آن چیزی نیست که “شما” می گویید هستید، بلکه چیزی است که مخاطبان شما می گویند. ( مشک آنست که ببويد، نه عطار بگويد )
برندسازی شامل مباحث و مفاهیم مختلفی چون جایگاه یابی و جایگاه سازی برند یا Brand Positioning، نامگذاری برند، انتخاب رنگ و طراحی شخصیت بصری برند ( لوگو، آرم و…)، توسعه برند، ارزش برند و… میباشد.
اشتباهات رایج در مفهوم برند و برندینگ (Branding)
برخی اشتباهات رایج و متداول در درک مفهوم برند و برندسازی و اینکه چه چیزهایی برند محسوب نمی شوند.
برند با لوگو، آرم یا المانهای سمبلیک متفاوت است.
برند با علامت تجاری (Trade Mark) تفاوت دارد.
شعار سازمانی با داشتن برند شعار متفاوت است.
برند با اشتهار یا حسن شهرت و معروفیت متفاوت است بنابراین هر سلبریتی دارای برند شخصی (پرسونال برند) نیست
برند قوی و معتبر دلیل بر گران قیمت بودن ندارد.
برند یک اتفاق رویداد محور نیست.
ابزارهاي برندینگ چه هستند؟
برای ایجاد برند، گاها 8 فعاليت به عنوان ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا بوسیله آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند:
تبلیغات
روابط عمومی
پیشبرد فروش
بازاریابی مستقیم
فروش شخصی
بسته بندی
رویدادها و اسپانسرینگ
خدمات مشتری
داستان برند یکی از اصلی ترین بخش های برندینگ در ساخت هویت مفهومی برند است. داستان و قصه همواره بخشی از روش های ارتباطی با دیگران می باشد. این ارتباطات چه از طریق موسیقی و چه مکالمه، میتوانند با اطلاعاتی که در خود دارند افرادی را از آن سوی کره زمین مخاطب شما قرار دهند.
چند گام برای ساخت بهترین داستان برند برای کسب و کار
1. محتوای مورد نظر برای داستان برندتان بنویسید
باید بدانید که مخاطبین از شما چه اطلاعاتی می خواهند و جنبه و دلیل اهمیت شما برای آنان چیست.
مشتریان میخواهند بدانند که شما و محصولتان گزینه مناسبی برای آنها هستید یا نه.
می خواهند ببینند انتخاب برند شما تا چه اندازه منطقی و ارزشمند است.
آنها می خواهند شما را بشناسند و داستانی که در پس برند (Brand) شماست را بدانند.
اگر شما داستان برند را با آنها به اشتراک نگذارید و با مخاطبانتان حرف نزنید آنها چطور بتوانند شما را بشناسند؟
دو نکته مهم در نوشتن “پیش نویس اولیه داستان برند”:
شما که هستید؟
کارتان چیست؟
2. دقیق باشید و جزئیات برند را کامل بیان کنید
آیا تا به حال به یک داستان پرابهام و گنگ گوش کرده اید؟ داستانی که به قدر کافی جزئیات نداشته باشد که بتوان کاملا متوجه آن شده و از آن لذت برد!! نهایتا چنین داستانی را نخواهید خواند و آنرا رها می کنید.
داستان برندتان باید کاملا دقیق و با جزئیات بیان شده تا داستان جذاب تری باشد و خوانندگان داستان و مخاطبان برندتان برای شنیدن این داستان مشتاق باشند و آنرا به خاطر بسپارند.
داستان برند پلی برای ارتباط دادن برند شما با مخاطبان هدف برند (Brand) شما است. مثلا افرادی که عاشق گربه ها هستند معمولا با گربه دوستان بیشتر ارتباط دارند و افراد علاقه مند به چیزهای مشابه هم با یکدیگر.
هنگام توصیف داستان برند این چند نکته را در نظر بگیرید:
محصولات یا خدمات شما چرا ارزشمندند؟ (ارزش پیشنهادی برند شما چیست؟)
این محصولات یا خدمات چه کسانی را تحت تاثیر قرار می دهند؟ چه سنی؟ چه نژادی؟ چه جنسیتی؟
از داده های آماری و گزارش های مطالعاتی درباره محصول یا خدمات استفاده کنید.
3. داستان برندتان را اختصاصی کنید.
اگر کسب و کار شما به گونه ای است که چند مدل مخاطب دارد، باید بیان و لحنتان را به گونه ای تغییر دهید تا برای همه آنها مناسب باشد. مثال گربه دوستان و سگ دوستان را مجدد می آوریم. اگر شما می خواهید ایمیلی درباره معرفی جدیدترین محصولات مرتبط با گربه ها ارسال کنید، آن را برای علاقه مندان به سگ ها نفرستید و برعکس.
حتی اگر کسب و کار شما به گونه ای است که تنها یک مدل مخاطب هدف دارد، باید درباره سن و محل زندگی و نژاد آن گروه افراد نیز فکر کرده و بیان متناسب آنان را به کار برید.
اگر به جزئیات و ویژگی های اختصاصی آنها اهمیت و آنها را در ارتباطات مدنظر بگیرید، بدون شک آنها هم به شما توجه کرده و به گفته هایتان اهمیت خواهند داد.
دیجیتال برندینگ Digital Branding
دیجیتال برندینگ نوعی برندینگ است که از گستره اینترنت و فضای مجازی استفاده میکند ، از استراتژی، تکنیک و ابزارهای بازاریابی دیجیتال در جهت یکپارچه سازی و هدفمند کردن ارتباطات برند بهره می گیرد و در نهایت تصویر و کارکرد بهتری از برند در فضای دیجیتال خواهیم داشت.
برندینگ محتوایی Content Branding
نوعی برندینگ است که بر تولید و انتشار محتوای جذاب و موثر برای کاربران تمرکز دارد و از رسانه های سنتی جداست.
هدف از کانتنت برندینگ ارتقا جایگاه و هویت برند در ذهن و قلب مخاطبان می باشد.
کمپین برندینگ چیست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد
– یکپارچه باشد(Integrated)
برند (Brand) نیز مانند ارکستر، یک رهبر واحد میخواهد که صدای واحدی از آن شنیده شود وگرنه هرکس ساز خودش را میزند و صداهای ناهنجار تولید شده موجب دفع مخاطب و ایجاد تصویر ذهنی نامناسب از برند و در نتیجه بیماری چند شخصیتی برند(Brand Schizophrenia) میشود. این بیماری از آنجا ناشی میشود که مدیر فروش برای خودش میفروشد، مدیر تبلیغات برای خودش تبلیغ میکند، مدیر روابط عمومی برای خودش روابط عمومی انجام میدهد و… در بهترین حالت (که امروز در ایران رایج شده است) هر کدام برای خود یک کمپین مجزا تدوین میکند! هر کدام از اینها یک شخصیت مجزا از آن برند میسازد و به افراد و مخاطبان ارائه میدهد. بنابراین مخاطبان شخصیتهای متفاوتی از برند میبینند و فکر میکنند که برند چند شخصیتی است. این بیماری بسیار خطرناک است و درمانش به مراتب دشوارتر از پیشگیری از آن است.
یکپارچگی یک کمپین موجب خلق یک هویت واحد میشود. حتی اگر این هویت مطلوب مخاطبان نباشد، کافی است یک تصویر ذهنی از ذهن آنان پاک شود نه چندین و چند تصویر ذهنی خوب و بد مغشوش.
– متناسب با شرایط محیطی باشد(Context Oriented)
در ابتدا بهتر است مفهوم محیط(Context) را در ذهن خود یکی کنیم. شرایط محیطی(Context) به معنای در نظر گرفتن کلیه بخشهای محیط M۳ است که عبارتند از: خرد (Micro)، نیمهخرد یا نیمهکلان که من آن را بازار مینامم (Market) و کلان(Macro) به علاوه بعد چهارم یعنی زمان.
به عنوان مثال کمپینهای خارجی کپیشده، برای شرایط محیطی (۳M + زمان) خود تعریف شدهاند و اطلاعات جامع و کاملی در خصوص بازخورد آنها وجود ندارد. اگر هم داشته باشد و به فرض، موفق و اثربخش هم باشند، برای مخاطبان آن کشور یا منطقه و در زمان اجرای خود صدق میکند نه در زمان فعلی و شرایط محیطی کشور ما.
یکی از مهمترین عوامل برای تدوین یک کمپین برندینگ، سن برند است. اگر یک کودک سه ساله بیمار شود، یک فرد ۳۵ساله و یا یک فرد ۶۵ساله، حتی اگر هر سه یک نوع بیماری داشته باشند، تجویز نوع داروی آنها متفاوت است، ميزان داروی آنها متفاوت است، شرایط و دوران نقاهت متفاوت هم دارند.
– تندوخت و اختصاصاً برای یک برند باشد(Exclusive)
نمیتوان هر کمپین برندینگ موفقی را کپی و استفاده کرد؛ حتی کمپین اختصاصی یک برند (Brand) الزاماً در زمان دیگری حتی برای همان برند هم مناسب و تندوخت نخواهد بود. لزومی ندارد لباس چند سال پیش شما، امسال هم اندازه شما باشد. برند ممکن است چاقتر، لاغرتر، بلندتر، کوتاهتر و…شده باشد. در سادهترین حالت اگر فرض کنیم که برند هیچ تغییری نکرده، باز هم کمپین گذشته و حتی اختصاصی یک برند مناسب نیست زیرا مخاطب، تغییر کرده است. مخاطب یک بار با این نقشه مورد حمله (ذهنی) قرار گرفته و حالا دیگر حتی اگر کمپین تندوخت برند باشد، مؤثر برای ورود به ذهن و قلب همان مخاطبان نیست. مخاطب در این حالت نسبت به پیامهای دریافتی از برند در قالب کمپین به اصطلاح «واکسینه» شده است.یونیک و اختصاصی بودن کمپین برندینگ، ممکن است متودولوژی کار را تغییر ندهد اما همه خروجیهای آن را چنان تحت تأثیر خود قرار میدهد که ارائه کمپین را به برند دیگر تقریباً غیرممکن میکند.
«تندوخت» بودن عبارت خوبی است برای آنکه آن را با مثال خیاطی برای یک فرد خاص تفسیر کنیم. در نظر بگیرید یک مرد به خیاط سفارش دوخت یک کت و شلوار مشکی میدهد و در میانه راه، در حالی که برش پارچه او انجام شده پشیمان میشود. آیا خیاط میتواند آن را به یک خانم که لباس شب قرمز سفارش داده، ارائه دهد؟! حتی به یک مرد دیگر که کت و شلوار مشکی هم میخواهد، الزاماً نمیتوان ارائه کرد. زیرا ممکن است قد و وزن و…متفاوت داشته باشد. اما حقیقت اینجاست که خیاطی، یک حرفه است که قواعد و متودولوژی خود را دارد.
– همه جانبه، جامع و ۳۶۰درجه باشد (Holistic)
یک کمپین ۳۶۰درجه برندینگ، برنامهای است که از منظر محتوای پیام، حامل همه جنبههای برند یعنی استراتژیک (Strategic)، مفهومی(Conceptual)، تصویری(Visual) و کلامی(Verbal) باشد. در عین حال و از منظر ابزاری نیز، هم ابزارهای بالای خطی(ATL) و هم زیرخطی(BTL) را پوشش دهد. همینجا بهتر است اشاره کنم که بر خلاف برخی تصورات، ابزارهای روی خطی(TTL)، از منظر ابزاری قابل بررسی نیست؛ زیرا ذاتاً ابزار محسوب نمیشوند و استراتژیهای یکپارچهسازی بین ATLو BTL را شامل میشوند. یک کمپین جامع برندینگ، همچنین باید همه زمانهای حال، آینده و گذشته برند را در نظر بگیرد.
اگر کمپین برندینگ ویژگی۳۶۰ درجه بودن را نداشته باشد، ممکن است از یک جهت مورد تهاجم یک کمپین دیگر (برند رقیب) قرار بگیرد. از طرفی تنها بخشی از یک مسأله اصلی برند را حل میکند. مثلاً یک کمپین رسانهای در واقع بخشی جزیی از این کمپین ۳۶۰درجه است که مربوط به نوع، زمان، هزینه و نحوه تخصیص بودجه به ابزارها و رسانهها در قالب ارتباطات یکپارچه بازاریابی و برند (IMBC)است.
– برندینگ و فرآیند های تخصصی آن فواید متعددی برای کسب و کار شما به ارمغان می آورد.
از دستاوردهای مهم برندینگ آنکه می تواند به انتقال پیام شما کمک کرده، منجر به آگاهی از سرویس و محصولات شما ، برقراری ارتباط با مشتریان و شناخت آنان نسبت به برند می گردد
باعث افزایش اعتبار و تایید محصول، یا خدمات شما شده و در نهایت منجر به وفاداری همه جانبه مشتریان به برند می شود.
نکته حائز اهمیتی که در زمینه برندینگ (Branding) می بایست بدان توجه نماییم آن است که اهمیتی ندارد ما در مورد برندمان چگونه می اندیشم بلکه تصورات مشتریان برند ماست که حائز اهمیت بوده و منجر به رشد هر چه بیشتر آن (برندمان) می گردد.
یکی از روش های کسب سود و درآمدزایی برای یک برند یا کالا در عصر حاضر بر میزان رضایتمندی مشتریان و مصرف کنندگان آن برند و کالا استوار است. از همین رو می توان اذعان نمود که تعیین نیاز مشتریان و شیوه ی رفع آن بواسطه ی سازمان ها روشنگر خدمات قابل ارائه از سوی آنها و شیوه ی عملکرد آنها خواهد بود.
– ارزش ویژه برند – Brand Equity
«ارزش ویژه برند» (Brand Equity) مجموعه ای از دارایی های نامشهود (intangible) و مشهود (Tangible) برند است که با نام برند پیوند و گره خورده است.
تحقیقات بازاریابی نشان می دهد که ارزش ویژه برند یکی از مهمترین دارایی های یک فرد یا سازمان می باشد. ارزش ویژه برند از قدرت برند که حاصل حسن شهرت و شناخت و آگاهی از برند در طول زمان بدست آمده و باعث اعتماد و وفاداری بیشتر مخاطبان و مشتریان می شود.
ارزش ویژه برند یک مزیت رقابتی است و به افزایش فروش و درآمد بالاتر می انجامد و کاهش هزینه ها را در پی دارد. شهرت و محبوبیت برند منجر به درآمدزایی بیشتر (+ ) و یا زیان (- ) در مورد یک برند منفی مانند «داعش» می شود.
ارزش ویژه برند به عنوان ارزش افزوده یک کسب و کار است و بالاتر از ارزش دارایی های فیزیکی آن به دلیل جایگاه بدست آمده در بازار و توان بالقوه برند می باشد.
ارزش ویژه برند Brand Equity در دو گروه دسته بندی میشود:
A. عوامل مشهود (Tangible)
هویت بصری برند، شکل، فرم ،رنگ، بسته بندی،
مشخصات، مدل ها، قیمت محصولات و ..
B. عوامل نامشهود intangible ارزش ویژه برند
شهرت و میزان آگاهی از برند
ارزش ادراک شده از برند
تداعیات معنایی و تصویر ذهنی از برند
خلاقیت و نوآوری
تمایز و مزایای رقابتی
کانال های ارتباطی
رضایت مندی و اعتماد مشتریان
وفاداری مشتریان به برند
ارزش ویژه برند بر پایه داراییهای مشهود و نامشهود برند ارزش گزاری میشود.
به گزارش موسسه معتبر اینتربرند Inter Brand برند “اپل” در سال ۲۰۱۸ رنبه خود را بالاتر از گوگل حفظ کرده و رشد ۱۶٪ در این سال به ارزش ۲۱۴ بیلیون دلار رسیده است. این اولین باری است که رکورد بالاتر از ۲۰۰ بیلیون دلار ثبت میشود.
اپل با ارزش ترین و گران قیمت ترین برند جهان در سال ۲۰۱۸ معرفی شده است.
آرکتایپ برند چیست؟ (Archetype)
AR_ che_ type آرکتایپ یا “کهن الگو” ناب ترین، بنیادی ترین و عمیق ترین صفات وجودی بشر از ابتدای پیدایش بوده که در وجود انسان ها می باشد.
دادن ویژگی انسانی به برند برای برقراری پیوند عاطفی بین مشتریان و برند بسیار مهم است .
آرکتایپ میانبری است به برندینگ و ابزاری چون “کهن الگو ” می تواند قوی ترین روش برای تمایز برند شما از رقبا باشد .
با کشف و استخراج “کهن الگو”ی برند، میتوانید بگویید چه رنگی، چه فرمی، چه ویژگی هایی و چه وعده ای و … بدهید. دنیایی از مفاهیم، صفات و داستان برند مشخص و پایه ریزی می شود . برند قوی آگاهانه رفتار های خود را طرح ریزی می کند .
کهن الگو یا آرکتایپ خود و برندتان را بر پایه آرکتایپ های 12 گانه مشخص کنید.
شرکت خدمات مديريت بي همتا ( ارائه دهنده کليه خدمات صفر تا صد شرکت داري ) با سالها سابقه ايجاد کسب و کارهاي مختلف، افتخار دارد در کنار شما قرار گرفته و جايگاه ويژه شما را براي مشتريانتان به حد اعلاي خود رسانده و احساس عاطفي خاصي بين شما، کارکنان، تامين کنندگان و مشتريانتان ايجاد کند.
از شما عزيزان دعوت مي نمايم، ديگر خدمات ما در منوهاي ديگر خدمات ما را نيز مطالعه فرمائيد. مجموعه شرکت داري ( شرکت خدمات مديريت بي همتا ) با هدف کمک به مالکين، سهامداران، هيئت مديره و مديران شرکت ها در همه زمينه هاي مورد نياز شرکت داري آنها با تشکيل تيم ها، پيمانکاران و تامين کنندگان ارزشمند خود، مي کوشد تا بتوانند شرکتي را به درستي ثبت، راه اندازي، مديريت و توسعه دهد. با ما راحت باشيد و اوامر خود را بدون هيچگونه نگراني براي ما ارسال فرمائيد. با شما هستيم و به اميد فشردن دست هاي شما و عقد قراردادهاي همکاري برد برد براي طرفين انتظار مي کشيم.
” شرکت خدمات مديريت بي همتا، بي همتا در خدمات صفر تا صد شرکت داري ”
منتظر تماس شما هستيم.
11 448 448 – 021